با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
برخیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همتِ پستت ندهند
حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست
وَز سعی و طواف هرچه کردهست، نکوست
نور فلک از جبین تابندۀ اوست
سرداریِ کائنات زیبندۀ اوست
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
الهی الهی، به حقّ پیمبر
الهی الهی، به ساقی کوثر