ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
مه و خورشید تابیدهست در دست
و صد دریا زلالی هست در دست
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
کسی مانند تو شبها به قبرستان نمیآید
بدون چتر، تنها، موقع باران نمیآید
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
عصمت بخشیده نام او دختر را
زینت بخشیده شأن او همسر را
معنای شکوهِ در قیام است حبیب
پا منبری چند امام است حبیب
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد