بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین