ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
مه و خورشید تابیدهست در دست
و صد دریا زلالی هست در دست
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
کسی مانند تو شبها به قبرستان نمیآید
بدون چتر، تنها، موقع باران نمیآید
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
عصمت بخشیده نام او دختر را
زینت بخشیده شأن او همسر را
معنای شکوهِ در قیام است حبیب
پا منبری چند امام است حبیب
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست