ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
عمری به فکر مردمان شهر بودی
اما کسی حالا به فکر مادرت نیست
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانهمسلک بودن خود را
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت