تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست