تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد