ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
همنوا بود با چکاچک من
غرّش آسمان و هوهوی باد
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
خاکریز شیعه و سنی در این میدان یکیست
خیمهگاه تفرقه با خانهٔ شیطان یکیست
حقیقت مثل خورشید است در یک صبح بارانی
نمیماند به پشت ابرهای تیره زندانی
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست
سلمان کیستید؟ مسلمان کیستید؟
با این نگاه، شیعهٔ چشمان کیستید؟