ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست