مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری