شعر هیات
پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت
جستجو
جستجو
Toggle navigation
منوی شعرهیات
خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
در آستان اهلبیت
پیرامون شعرآیینی
معرفی
رویداد
کنگره
محصولات
محفل ادبی
کارگاه تخصصی
رسانه
سبکها
برنامه ادبی
شعر خوانی
ردیف خوانی
مداحی
نغمهپردازی
جستجو
ورود
خانه
کتابخانه
مرثیه با شکوه
مرثیه با شکوه
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
منصوره عربسرهنگی
حضرت رقیه علیهاالسلام
غزل
روح بزرگش دمیدهست جان در تن کوچک من
سرگرم گفت و شنود است او با من کوچک من
محمدعلی مجاهدی
حضرت رقیه علیهاالسلام
غزل
دوباره بوی خوش مشک ناب میآید
شمیم توست که با آب و تاب میآید
جواد هاشمی
حضرت رقیه علیهاالسلام
غزل
دلی که الفت دیرینه با بلا دارد
همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد
محمدعلی مجاهدی
عاشورا
غزل
دلا! بسوز که هنگام اشک و آه شدهست
دو ماه، جامهٔ احرام ما، سیاه شدهست
محمدجواد غفورزاده
ورود کاروان به کربلا
غزل
کاروان، کاروان شورآور
کاروان، اشتیاق، سرتاسر
جواد محمدزمانی
ورود کاروان به کربلا
قصیده
این قافله را راحله جز عشق و وفا نیست
در سینهٔ آیینه، جز آیین صفا نیست
علی انسانی
ورود کاروان به کربلا
مربعترکیب
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
غلامرضا سازگار
آغاز محرم
غزل
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد
پروانه بهزادیآزاد
عاشورا
رباعی
نی، ناله کرد و باز ترنّم، شروع شد
فصلِ هبوطِ آدم و گندم، شروع شد
محمدجواد غفورزاده
امام حسین علیهالسلام
غزل
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی
مهدی جهاندار
یاران شهید
غزل
«والشّمس» چیست؟ جلوهٔ روی تو یا حسین
«واللّیل» آیتیست ز موی تو یا حسین
محمدجواد غفورزاده
امام حسین علیهالسلام
غزل
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
محمد ارجمند
مسلم بن عقیل علیهالسلام
غزل
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود
علیمحمد مؤدب
خروج کاروان از مکه
غزل
شور بهپا میکند، خون تو در هر مقام
میشکنم بیصدا، در خود هر صبح و شام
علیرضا قزوه
امام حسین علیهالسلام
غزل
ای صبر تو چون كوه در انبوهی از اندوه
طوفانِ برآشفتهٔ آرام وزیده
سیدمحمدرضا شرافت
کاروان اُسرا
سایر قالبها
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
احمد حسینپور علوی
حضرت زینب علیهاالسلام
غزل
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
مجید تال
کاروان اُسرا
غزل
دل سوزان بُوَد امروز گواه من و تو
کز ازل داشت بلا، چشم به راه من و تو
علی انسانی
کاروان اُسرا
غزل
صفحه بندی
اولین صفحه
« اول
صفحه قبلی
قبلی
Page
۴
Page
۵
Page
۶
Page
۷
صفحه جاری
۸