شعر هیات
پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت
جستجو
جستجو
Toggle navigation
منوی شعرهیات
خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
در آستان اهلبیت
پیرامون شعرآیینی
معرفی
رویداد
کنگره
محصولات
محفل ادبی
کارگاه تخصصی
رسانه
سبکها
برنامه ادبی
شعر خوانی
ردیف خوانی
مداحی
نغمهپردازی
جستجو
ورود
خانه
کتابخانه
مرثیه با شکوه
مرثیه با شکوه
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده
سعید بیابانکی
عاشورا
قصیده
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
حسین رستمی
روز عاشورا(وداع)
رباعی
از اسب فرود آی و ببین دختر خود را
بنشان روی دامن، گلِ نیلوفر خود را
محمدجواد غفورزاده
روز عاشورا(وداع)
غزل
شب، شبِ اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظهها با تو چه زیباست اگر بگذارند
سیدمحمدرضا شرافت
شب عاشورا
غزل
حضرتِ عباسی آمد شعر، دستانش طلاست
چشم شیطان کور! حالم امشب از آن حالهاست!
انسیهسادات هاشمی
شب عاشورا
قصیدهواره
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
سیدحبیب نظاری
حضرت عباس علیهالسلام
دوبیتی
گشود جانب دریا، نگاهِ شعلهورش را
همان نگاه که میسوخت از درون، جگرش را
عباس شاهزیدی
حضرت عباس علیهالسلام
غزل
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
مهناز سپهری
حضرت عباس علیهالسلام
رباعی
وعدهای دادهای و راهی دریا شدهای
خوش به حال لب اصغر كه تو سقّا شدهاى
علیاکبر لطیفیان
حضرت عباس علیهالسلام
غزل
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
علیرضا لک
حضرت عباس علیهالسلام
غزل
به غیر تو که به تن کردهای تماشا را
ندید چشم کسی ایستاده دریا را
جواد محمدزمانی
حضرت عباس علیهالسلام
غزل
سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد
از آب پُرس از چه ز سقّا حیا نکرد
علی انسانی
حضرت عباس علیهالسلام
غزل
من آب فرات را مکدّر دیدم
او را خجل از ساقی کوثر دیدم
علی انسانی
حضرت عباس علیهالسلام
رباعی
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند
سیدحمیدرضا برقعی
حضرت عباس علیهالسلام
مثنوی
گاهی به حضور مهر، ای ماه برو
تا جاذبهٔ سِیْر الیالله برو
محمدجواد غفورزاده
حضرت عباس علیهالسلام
رباعی
هرچند ز غربتت گزند آمده بود
زخمت به روانِ دردمند آمده بود
سیدحسن حسینی
حضرت عباس علیهالسلام
رباعی
بر لب آبم و از داغ لبت میمیرم
هر دم از غصهٔ جانسوز تو آتش گیرم
حبیب چایچیان
حضرت عباس علیهالسلام
قصیده
به یاد دستِ قلم، تا بَرَم به دفتر، دست
به عرض عشق و ارادت، شوم قلم در دست
علی انسانی
حضرت عباس علیهالسلام
قصیده
باران ندارد ابرهای آسمانش
باران نه اما چشمهای مهربانش...
رضا خورشیدیفرد
حضرت علی اکبر علیهالسلام
غزل
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
سیدحمیدرضا برقعی
حضرت علی اکبر علیهالسلام
مثنوی
صفحه بندی
اولین صفحه
« اول
صفحه قبلی
قبلی
Page
۳
Page
۴
صفحه جاری
۵
Page
۶
Page
۷
صفحه بعدی
بعدی
آخرین صفحه
آخر »