سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما