عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد