ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
با اشک تو رودها درآمیختهاند
از شور تو محشری بر انگیختهاند
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
من و این داغ در تکرار مانده
من و این آتش بیدار مانده