نسل حماسه، وارثان کربلا هستیم
نسلی که میگویند پایان یافت، ما هستیم
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است