گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
چه حرفهای زلالی که رودهای روانند
چه نورها، چه سخنها که با تو در جریانند
قسم خوردهای! اهل ایثار باش
قسم خوردهای! پای این کار باش
دارد از جایی بشارتهای پنهان میدهد
بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن میدهد
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
آه ای بغض فروخورده كمی فریاد باش
حبس را بشكن، رها شو، پر بكش، آزاد باش
غمگین مباش ای همنفس که همدمی نیست
عشق علی در سینهات جرم کمی نیست
امام رو به رهایی عمامه روی زمین
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین