ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
باران شده بر کویر جاری شده است
در بستر هر مسیر جاری شده است
گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
داشت میرفت لب چشمه سواری با دست
دشت لبریز عطش بود، عطش... اما دست...
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها