ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد