جز تو ای کشتۀ بیسر که سراپا همه جانی
کیست کز دادن جانی بخرد جان جهانی
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
ای حرمت قبلۀ حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
ای که به عشقت اسیر، خیلِ بنیآدماند!
سوختگان غمت، با غم دل خُرّماند
ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
حمد سزاوارِ آن خدای توانا
کآمده حمدش ورای مُدرِک دانا
سپیدهدم که هنگام نماز است
درِ رحمت به روی خلق باز است
ای ز فرط ظهور ناپیدا
ای خدا! ای خدای بیهمتا!
هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
فرّخ آن سینه که در وی دل آگاهی هست
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست
با قضا گفت مشیت که: قیامت برخاست...
نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش
سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش
زندهٔ جاوید کیست؟ کشتهٔ شمشیر دوست
کآب حیات قلوب در دم شمشیر اوست
سلامِ ایزد منان، سلامِ جبرائیل
سلامِ شاه شهیدان به مسلم بن عقیل
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مطلع انوار کتاب کریم
ای علوی ذات و خدایی صفات
صدرنشین همه کائنات