بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من