ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام