بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من