شعر هیات

پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت

جستجو

منوی شعرهیات

خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
رویداد
رسانه‌
جستجو
ورود

خانه
شهید رجب محمدزاده

موضوعات

چهارده معصوم
خاندان عصمت و طهارت
بانوان اهل‌بیت
شهیدان کربلا
همراه با کاروان حسینی
وقایع صدر اسلام
ایام الله
شهرهای زیارتی
- مدینه
- نجف
- کربلا
- مشهد
- قم
شعر انقلاب
دیگر موضوعات

شهید رجب محمدزاده

انتخاب

شعر

نوحه و سرود

یادداشت

مرا مبین که چنین آب رفته لبخندم
هنوز غرقهٔ امواج سرد اروندم

علی‌محمد مؤدب

مثنوی

بخوان دعای فرج

بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد

تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور
که صبر میوۀ شیرین‌تر از ظفر دارد

در آستان ولا، جای ناامیدی نیست
بهشت پاک اجابت هزار در دارد

دل شکسته بیاور، که با شکسته‌دلان
نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است
که شام خسته‌دلان مژدۀ سحر دارد

صفا بده دل و جان را به شوق روز وصال
مسافر دل ما، نیّت سفر دارد

زمین چو پر شود از عدل، آسمان‌ها را
شمیم غنچۀ نرگس، ز جای بردارد

بخوان دعای فرج را، زِ پشت پردۀ اشک
که یار، چشم عنایت به چشم تر دارد

دهند مژده به ما از کنار خیمۀ سبز
که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد

مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا
زِ پشت پردۀ غیبت به ما نظر دارد

برآر دست دعایی، که دست مهر خدا
حجاب غیبت از آن ماه‌روی بردارد

غروب و دامنۀ نور آفتاب و شفق
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد

محمدجواد غفورزاده

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

رضا خورشیدی‌فرد

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

میلاد عرفان‌پور

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

مهدی جهاندار

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران
به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

میثم داودی

دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز

امام خامنه‌ای

فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد

نغمه مستشارنظامی

حقیقت مثل خورشید است در یک صبح بارانی
نمی‌ماند به پشت ابرهای تیره زندانی

رضا خورشیدی‌فرد

آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است
گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است

سعید بیابانکی

دارد دل و دین می‌برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی

سیدحمیدرضا برقعی

پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز!
دست من و نگاه شما، ایّها العزیز!

مریم سقلاطونی

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

نغمه مستشارنظامی

الا یا ایُّها السّاقی اَدِر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

حافظ شیرازی

هنرهیات

جامع محتوایی

جامعه ایمانی مشعر

هیات تی‌وی

جامعه ایمانی مشعر

ارتباط با‌ما
کنگره شعر
معرفی پایگاه جامع شعر هیأت

© ۱۴۰۰ دفتر شعر جامعه ایمانی مشعر

پارسیکام