شعر هیات
پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت
جستجو
جستجو
Toggle navigation
منوی شعرهیات
خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
در آستان اهلبیت
پیرامون شعرآیینی
معرفی
رویداد
کنگره
محصولات
محفل ادبی
انجمن ها
کارگاه تخصصی
رسانه
سبکها
برنامه ادبی
شعر خوانی
ردیف خوانی
مداحی
نغمهپردازی
جستجو
ورود
خانه
همراه با کاروان حسینی
کاروان در شام
کاروان در شام
انتخاب
شعر
نوحه و سرود
یادداشت
نمایش
میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
نغمه مستشارنظامی
۱۴۲۰ سال پس از تو
غزل
والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
محمدعلی مجاهدی
ایستاده باید مرد
رباعی
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
عزیز مهدی
دلم دهلی است
غزل
تو صبحِ روشنی که به خورشید رو کنی
حاشا که شام را خبر از تارِ مو کنی
جواد محمدزمانی
مرثیه با شکوه
غزل
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
مهدی بهارلو
مرثیه با شکوه
غزل
این سواران کیستند انگار سر میآورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر میآورند
سعید بیابانکی
نامههای کوفی
غزل
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود
محمدعلی مجاهدی
ایستاده باید مرد
رباعی
آن شب که آسمان خدا بیستاره بود
مردی حضور فاجعه را در نظاره بود
محمدعلی مجاهدی
ایستاده باید مرد
قصیده