ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت
باغ چون تو، غنچۀ سر در گریبانی نداشت
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
بی نور خدا جهان منّور نشود
بی عطر محمّدی معطّر نشود
چشمان جهان محو تماشایت بود
ایثار چکیدهای ز تقوایت بود
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
چون سرو همیشه راست قامت بودی
معنای شرافت و شهامت بودی
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
عجب فضائل عرشی، عجب کمالی داشت
چه قدر و منزلت و جلوه جلالی داشت