الهی به شور قیام حسین
به فریاد سرخ و پیام حسین
سلام ای طبیب طبیبان سلام
سلام ای غریب غریبان سلام
هنوز از تو گرم است هنگامهها
بسی آتش افتاده در جامهها
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
خدایا به جاه خداوندیات
که بخشی مقام رضامندیات
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل
بهنام خداوند جانآفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
در آغوش آیینهها بودهام
نمیدانی ای دل کجا بودهام
خدایا تویی بنده را دستگیر
بوَد بنده را از خدا، ناگزیر
خدایا جهانپادشایی تو راست
ز ما خدمت آید، خدایی تو راست
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
یکی از همین روزها، ناگهان
تو میآیی از نور، از آسمان
خدایا دلی ده حقیقتشناس
زبانی سزاوار حمد و سپاس
شگفتا کرامات ماهی تمام
چه ماهی که خورشید صبح است و شام
به حق خدای شب قدرها
بیا ای دعای شب قدرها
صدایی به رنگ صدای تو نیست
به جز عشق نامی برای تو نیست
کريم السّجايا، جميل الشّيم
نبّى البرايا، شفيع الامم