خون تو پایان نداشت | شعر هیأت

آن که نوشید می از جام بلا کیست؟ حسین
آن که کوشید به یاری خدا کیست؟ حسین

ژولیده نیشابوری

امام حسین علیه‌السلام

غزل

چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چه‌کار کرد حسین

غلامرضا شکوهی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

آن‌که با مرگِ خود احیای فضیلت می‌خواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت می‌خواست

محمد موحدیان

امام حسین علیه‌السلام

غزل

اذان می‌افکند یکباره در صحرا طنینش را
و بالا می‌زند مردی دوباره آستینش را

مهدی جهاندار

نماز ظهر عاشورا

غزل

کیست این آوای کوهستانی داوود با او
هُرم صدها دشت با او، لطف صدها رود با او

سعید بیابانکی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟

محمدعلی مجاهدی

عاشورا

غزل

ای که بر روشنای چهرهٔ خود نور پیغمبر سحر داری
نوری از آفتاب روشن‌تر رویی از ماه خوب‌تر داری

سیدمحمدجواد شرافت

حضرت علی اکبر علیه‌السلام

غزل

عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا خدا! بایدمان

سیدحسن حسینی

امام حسین علیه‌السلام

رباعی

سر زد ز شرق معركه، آن تیغ گرم‌ْسیر
عشق غیور بود و برآمد به نفی غیر

محمدسعید میرزایی

عاشورا

غزل

در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ هم‌سفران بر امام شد

مهدی خطاط

شب عاشورا

غزل

ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوان‌ها
ای آن‌که فرا رفته‌ای از شرح و بیان‌ها

محمدرضا سلیمی

حضرت عباس علیه‌السلام

غزل

چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟
و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟

محمدعلی مجاهدی

شعر پایداری

غزل

تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر می‌دهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر می‌دهیم

کریم رجب‌زاده

عاشورا

غزل

عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!

جودی خراسانی

شهدا

غزل

کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت

سیدحسن حسینی

امام حسین علیه‌السلام

رباعی

امیر قافلۀ دشت کربلاست حسین
به راه بادیۀ عشق، آشناست حسین

مشفق کاشانی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

آنجا که سکوت مرگ و استبداد است
خون شهدا، رساترین فریاد است

محمدجواد غفورزاده

امام سجاد علیه‌السلام

رباعی

تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...

محمد فخارزاده

امام سجاد علیه‌السلام

غزل

جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ابوالقاسم حسینجانی

کربلا

غزل

آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود

محمدعلی مجاهدی

کاروان در شام

رباعی