چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
سرّ نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مىماند اگر زینب نبود
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم
پرواز آسمانی او را مَلک نداشت
ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود