شعر هیات

پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت

جستجو

منوی شعرهیات

خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
رویداد
رسانه‌
جستجو
ورود

خانه
حسین فخری

موضوعات

چهارده معصوم
خاندان عصمت و طهارت
بانوان اهل‌بیت
شهیدان کربلا
همراه با کاروان حسینی
وقایع صدر اسلام
ایام الله
شهرهای زیارتی
- مدینه
- نجف
- کربلا
- مشهد
- قم
شعر انقلاب
دیگر موضوعات

حسین فخری

انتخاب

شعر

نوحه و سرود

یادداشت

السلام علیکم

نی، ناله کرد و باز ترنّم، شروع شد
فصلِ هبوطِ آدم و گندم، شروع شد

دریای بی‌کران شهادت، که موج زد
طوفان نوح بود و تلاطم شروع شد

از بِرکهٔ غدیر، مُحرّم طلوع کرد
سرمستی حبیب هم از خُم شروع شد

باران اشک شیفتگان غم حسین
«تا گفتم: اَلسَّلامُ عَلیکُم شروع شد»

روح دعا، به نام اباالفضل چون رسید
غوغایی از توسّلِ مردم شروع شد

وقتی گلوی نازک گل، شد نشانِ تیر
لبخند باغبان و تبسم شروع شد

از اشک و خون، اگرچه وضو می‌گرفت عشق
از تربتِ شهید، تیمّم شروع شد

ای آسمان! مصیبت عظمایِ اهل‌بیت
از قتلگاهِ عصمتِ پنجم شروع شد

فصل به خون نشستنِ گل‌های باغ وحی
از آیهٔ «لِیُذهِبَ عَنکُم» شروع شد

با آن‌که باغِ گل به محبت نیاز داشت
با تازیانه، ناز و تنعّم شروع شد

وقتی دلِ ستارهٔ محمل‌نشین شکست
با ماه رویِ نیزه، تکلم شروع شد

محمدجواد غفورزاده

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

رضا خورشیدی‌فرد

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

میلاد عرفان‌پور

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

مهدی جهاندار

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران
به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

میثم داودی

دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز

امام خامنه‌ای

فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد

نغمه مستشارنظامی

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟

محمدعلی مجاهدی

برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم

میلاد عرفان‌پور

به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامده‌ست به جز ما کسی به یاری ما

میلاد عرفان‌پور

دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم

سیدحمیدرضا برقعی

روزها فكر من این است و همه شب سخنم
كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم

مولوی

هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست

سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی

جامعه ایمانی مشعر

ارتباط با‌ما
کنگره شعر
معرفی پایگاه جامع شعر هیأت

پارسیکام

حسین فخری

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟ میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز

فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟ در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟

برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم

به دست غیر مبادا امیدواری ما نیامده‌ست به جز ما کسی به یاری ما

دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم

روزها فكر من این است و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم

هر کسی را به سر هوایی هست رو به سویی و دل به جایی هست

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران
به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز

فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟

برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم

به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامده‌ست به جز ما کسی به یاری ما

دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم

روزها فكر من این است و همه شب سخنم
كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم

هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست