فاعلاتن مفاعلن فعلن | شعر هیأت

حرف او شد که شد دلم روشن
در دلم شوق اوست کرده وطن

عباس همتی

مسمّط

دختری ماند مثل گل ز حسین
چهره‌اش داغ باغ نسرین بود

علی انسانی

دل سنگ آب شد

چارپاره

امشب از آسمان چشمانت
دسته‌دسته ستاره می‌چینم

یوسف رحیمی

چارپاره

دل من! در هوای مولا باش
یار بی‌ادعای مولا باش

یوسف رحیمی

غزل

ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم

سیدرضا مؤید

سرچشمۀ کوثر

ترجیع‌بند

هستی ما چو پلک وا می‌کرد
به حضور تو التجا می‌کرد

جواد محمدزمانی

ترکیب‌بند

دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکه‌های گلوله گل داده‌ست

سعید بیابانکی

یلدا

چارپاره

زیر باران دوشنبه بعدازظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد

سیدحمیدرضا برقعی

قبله مایل به تو

چارپاره

کوه آهسته گام برمی‌داشت
پیکر آفتاب بر دوشش

سعید بیابانکی

سنگچین

چارپاره

من به پابوسی تو آمده‌ام
شهر گلدسته‌های رنگارنگ

محمدعلی مجاهدی

آسمانیها

چارپاره

شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر

سیدحمیدرضا برقعی

قبله مایل به تو

چارپاره

صبح صادق که می‌دمد دل من
سرخوش از بادۀ حضور شود

محمدعلی مجاهدی

چارپاره