زمزمه | شعر هیأت

اگر خسته از آهی ای دل من
تو هم می‌شوی راهی ای دل من

یوسف رحیمی

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

جماعت منم آشنای حسین
همه جان و مالم فدای حسین

علی مؤیدی

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

چه ذوقی داره امشب به دل «اَلرَّحمن»
از این‌که خورشید داره می‌خونه قرآن

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

ببین اطرافو این دشت پره از نامرد
علمدار من پاشو به خیمه برگرد

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

پاشو ای عمرم تا جون نداده بابا
جلوی چشمام پرپر نزن رو خاکا

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

داره می‌باره بارون، بارونی از اشک
میون خیمه، ای وای به دور یک مشک

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

به روی جسمت داری نشون از این جنگ
هزار تا زخم از شمشیر هزار تا از سنگ

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

میون خیمه ذکرم شده عبدالله
میون مقتل ذکرت شده وا اُمّاه

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

به برگشتن گلهام نداشتم امید
تا که افتادن روخاک دل من لرزید

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

سلام بابای خوبم سلام ای خورشید
تا تو برگشتی برگشت به قلبم امید

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

کجای دنیاس اینجا که بی‌قرارم
کنار من باش بی‌تو آروم ندارم

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه

می‌باره آتیش از آسمونِ اینجا
بخون دردامو از حال و روزم مولا

رضا خورشیدی‌فرد

بدم الحسین (دفتر سوم)

زمزمه