واحد | شعر هیأت

شفیعۀ قیامت و، بانوی محشری، یا فاطمه
حبیبۀ پیمبر و، هستی حیدری، یا فاطمه

یوسف رحیمی

وا اُمّاه (دفتر دوم)

واحد

می‌دونی آقا زیارتت رؤیامه
عکس حرمت همش پیش چشمامه

یوسف رحیمی

بدم الحسین (دفتر دوم)

واحد

ای همه آیینم، نام تو تسکینم
دل به نگاهت بستم، مولا

حسین عباس‌پور

واحد

دنیا دیگه نمی‌بینه هیچ‌کسی رو عین علی
نمی‌پیچه تو گوش شهر صدای نعلین علی

یوسف رحیمی

واحد

آماده رفتن شده، شوق سفر داره ولی
تو نفسای آخرش، غرق غمه دل علی

محمدرضا رضایی

واحد

نشسته تو دلت غمی به وسعت يه آسمون
امشب شده ذکر لبت، انا الیه راجعون

محمدرضا رضایی

واحد

اَلسَّلامُ عَلی ساکن کربلا
بازم صدات زدم حسین

حمید رمی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد

اَلسَّلامُ عَلَی بَضعَةِ المُصطَفی
سلام ما به فاطمه

محمدرضا رضایی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد

دلمو سوزونده غربت بقیع
چه کنم آخه با حسرت بقیع؟

یوسف رحیمی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد

شب فراقه، حسرت و داغه، خدایا قسمتِ علی
شام غریبان،‌ نداره پایان، غصه و غربتِ علی

یوسف رحیمی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد

روزای آخر، هر کسی اومد، عیادت مادر من
می‌گفت یه روز از این روزا سایه‌ش، کم می‌شه از رو سر من

یوسف رحیمی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد

درِ بهشتو آتیش کشیدند، آدمای جهنّمی
از هُرمِ این داغ، با آه و ناله، میسوزه قلب عالمی

حمید رمی

وا اُمّاه (دفتر اول)

واحد