بیست و سوم ربیع الاول | شعر هیأت

حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد

قاسم بای

بانوان آسمانی

مثنوی

شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود

سعید بیابانکی

مثنوی

تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند
نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند

مریم سقلاطونی

زیر ساعت حرم

غزل

سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است

سیدحمیدرضا برقعی

خویشتن

مثنوی

این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است
این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است

زکریا اخلاقی

ترکیب‌بند

اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم

علی پورزمان

مربع‌ترکیب

قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش

عالیه مهرابی

خوشه‌های مینیاتوری

غزل

مِنّی اِلَیْکِ... نامه‌ای از غربت ایران
در سینه دارم حرف‌هایی با تو خواهرجان

عباس همتی

مثنوی

اى جوهر عقل! عشق را مفهومی
هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی

سیدمهدی حسینی

رباعی

همسایه، سایه‌ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

سیدحمیدرضا برقعی

طوفان واژه‌ها

غزل‌مثنوی