توسل | شعر هیأت

تا چند از این داغ لبالب باشیم
در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم

یوسف رحیمی

شهادت‌نامه

رباعی

الشام...الشام...الشام... غربت‌شمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان

عبدالحمید رحمانیان

ایها العزیز

غزل

همه گویند مجنونم همه گویند «دیوانَه‌م»
دلیل عاقلانه بودنش را من نمی‌دانم

رضا خورشیدی‌فرد

غزل

قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامه‌ای جدا بنویسم

محمدجواد غفورزاده

سلام بر خورشید

قصیده

حُسنت، به هزار جلوه آراسته است
زیبایی‌ات از رونق مه کاسته است

محمدجواد غفورزاده

پنجره فولاد

رباعی

بوی ظهور می‌رسد از کوچه‌های ما
نزدیک‌تر شده به اجابت دعای ما

علی ناظمی

ایها العزیز

غزل

آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را

عباس شاه‌زیدی

این شعر مرا کشت

غزل

چشم تو نوازشگر و مهرافروز است
در عمق نگاه تو غمی جانسوز است

محمدجواد غفورزاده

پنجره فولاد

رباعی

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

حبیب چایچیان

ای اشک‌ها بریزید

غزل

با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم

میلاد عرفان‌پور

ناخوانده

رباعی

ای سورۀ نامت، تفسیر أعطینا
زهراترین زینب، زینب‌ترین زهرا

سیدمحمدجواد شرافت

خاک باران خورده

غزل

کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور می‌رفتم

سیدحمیدرضا برقعی

قبله مایل به تو

چارپاره