یاران شهید | شعر هیأت

تو زینت دل‌هایی ای اشک حماسی
از کربلا می‌آیی ای اشک حماسی

میلاد عرفان‌پور

مثنوی

به یاری تو به میدان کارزار نیاید
جماعتی که به رزق حلال، بار نیاید

میلاد عرفان‌پور

غزل

سر زد ز شرق معركه، آن تیغ گرم‌ْسیر
عشق غیور بود و برآمد به نفی غیر

محمدسعید میرزایی

دیروز می‌شوم که بیایی

غزل

در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ هم‌سفران بر امام شد

مهدی خطاط

جرس فریاد می‌دارد

غزل

دنبال چه‌ای؟ ای دل در دام ِ فریب!
از کرب‌وبلا تو را همین نکته نصیب:

رضا یزدانی

حاشا

رباعی

«والفجر»: سر حسین یک روز به نی...
«والعصر»: نمی‌رسند این قوم به ری...

رضا یزدانی

رباعی

چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟
و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟

محمدعلی مجاهدی

ایستاده باید مرد

غزل

شد وقت آن‌كه از تپش افتند كائنات
خورشید ایستاد كه «قد قامتِ الصّلاة»

عباس شاه‌زیدی

این شعر مرا کشت

غزل

اذان بگو که شهیدان همه به صف شده‌اند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شده‌اند

پروانه نجاتی

مرثیه با شکوه

غزل

خودآگهان که ز خون گلو، وضو کردند
حیات را، ز دم تیغ جستجو کردند

حمید سبزواری

این حسین کیست؟ (جلد۳)

غزل

هفتاد و دو آیه تابناک افتاده‌ست
هفتاد و دو لاله سینه‌چاک افتاده‌ست

محمدجواد غفورزاده

سلام بر حسین

رباعی

باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده

سعید بیابانکی

نامه‌های کوفی

قصیده