مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن | شعر هیأت

مدینه آن‌چه که می‌پرسم از تو، راست بگو
کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو

غلامرضا سازگار

نخل میثم

ترکیب‌بند

اگر به شکوه، لب خویش وا کند زهرا
مدینه را به خدا کربلا کند زهرا

محمدجواد غفورزاده

یاس یاسین

غزل

به زیر نم‌نم باران شقایقی مانده‌ست
کنار پنجره، گلدان عاشقی مانده‌ست

رضا خورشیدی‌فرد

مواهب (دفتر اول)

غزل

تو آرزوی منی با تو قلب من زنده‌ست
و با وجود تو دنیای من فروزنده‌ست

مریم سقلاطونی

زیر ساعت حرم

غزل

بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
دل شکستۀ من! ای شکسته بال خودم

محمد میرزایی‌بازرگانی

مواهب (دفتر اول)

غزل

درخت، جلوۀ هموارۀ بهاران بود
اگرچه هر برگش قصۀ زمستان بود

محمدجواد شاهمرادی

لیالی مجنون

غزل

هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را
صدای آن نفس درد آشنایت را

عباس شاه‌زیدی

به کسی دل باخته‌ام

غزل

بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شب‌های کوفه برگردیم

ابوالفضل زرویی نصرآباد

آینه گردانی

مثنوی

دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد

محمدعلی مجاهدی

فصل شهادت

غزل

و خانه‌ها، همه، هر جا، خراب خواهد شد
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد

مرتضی امیری‌اسفندقه

سیاه‌مستِ سایۀ تاک

قصیده‌واره

مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریب‌وار بمیرم، اگر چنین باشم

مرتضی امیری‌اسفندقه

سیاه‌مستِ سایۀ تاک

قصیده‌واره

گل و ترانه و لبخند می‌رسد از راه
بهار، سرخوش و خرسند می‌رسد از راه

مرتضی امیری‌اسفندقه

کوار

غزل