مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن | شعر هیأت

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید
نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید

سیدحمیدرضا برقعی

تحریرهای رود

مثنوی

به این آتش برس، هیزم مهیا کن، مهیاتر
گلستانیم ما، در آتش نمرود، زیباتر

میلاد عرفان‌پور

از آخر مجلس

غزل‌مثنوی

گهی از دل، گهی از دیده، گاه از جان تو را جویم
نمی‌دانم تو را ای یار هر جایی، کجا جویم؟...

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

غزل

به ظاهر زائرم اما زیارت را نمی‌فهمم
من بیچاره لطف آشکارت را نمی‌فهمم

حسین عباس‌پور

حداقل

غزل

اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را

عبدالرضا کوهمال جهرمی

از نواحی روشن کلمات

غزل

به سیل اشک می‌شوییم راه کارون‌ها را
هنوز از جبهه می‌آرند تابوت جوان‌ها را

میلاد عرفان‌پور

از آخر مجلس

غزل

ندارد خواب، چشم عاشق دیوانه در شب‌ها
نمی‌افتد ز جوش خویشتن میخانه در شب‌ها

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

غزل

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

محمدمهدی سیار

حق‌السکوت

غزل

نمازی خوانده‌ام در بارش یک‌ریز ترتیلش
فدای عطر حوّل حالنای سال تحویلش

علیرضا قزوه

عشق علیه‌السلام

غزل

اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید
سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید

سیدمحمدجواد شرافت

خاک باران خورده

غزل

غمی ویران‌تر از بغض گلو افتاده در جانش
بزرگی که زبانزد بود دراین شهر ايمانش

مهدی حنیفه

غزل

نداریم از سر خجلت، زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را

جواد محمدزمانی

بیت‌های بارانی (۲)

ترکیب‌بند