مناجات | شعر هیأت

باز گویا هوای دل ابری‌ست
باز درهای آسمان باز است

عباس احمدی

بر بال قنوت

چارپاره

ای آن‌که فراتر از حضور نوری!
با این همه کی ز دیده‌ام مستوری؟!

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

رباعی

باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بی‌آبرویی آبرو دادی به من

غلامرضا سازگار

نخل میثم (جلد۵)

غزل

کو یک نفر که یاد دلِ خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند...

محمد سهرابی

تسبیح اشک

غزل

خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...

محمد سهرابی

تسبیح اشک

غزل

بر آستان درِ او، کسی که راهش هست
قبول و منزلت آفتاب و ماهش هست

اوحدی مراغه‌ای

دیوان اوحدی مراغه‌ای

غزل

سرم خزینۀ خوف است و دل سفینۀ بیم
ز کردۀ خود و اندیشۀ عذاب الیم

اوحدی مراغه‌ای

دیوان اوحدی مراغه‌ای

غزل

خداوندا به ذات کامل خویش
به دریاهای لطف شامل خویش

هلالی جغتایی

دیوان هلالی جغتایی

مثنوی

ای دوای درون خسته‌دلان
مرهم سینۀ شکسته‌دلان

هلالی جغتایی

دیوان هلالی جغتایی

مثنوی

خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن

سلیمی جرونی

سیری در قلمرو شعر توحیدی

مثنوی

دلم جواب بَلی می‌دهد صلای تو را
صلا بزن که به جان می‌خرم بلای تو را...

سیدمحمدحسین شهریار

دیوان شهریار

غزل