ولادت | شعر هیأت

شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد

نغمه مستشارنظامی

همه تو

غزل‌مثنوی

باز دل، چلّه‌نشین حرمِ راز شده‌ست
مرغ شب، با نفس صبح هم‌آواز شده‌ست

محمدجواد غفورزاده

یا ایهاالعزیز

مربع‌ترکیب

گفت: آمد دلم به جان، گفتم
از چه؟ گفت: از غمِ زمان، گفتم

محمدجواد غفورزاده

یا ایهاالعزیز

ترجیع‌بند

گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست
پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست

محمدجواد غفورزاده

یا ایهاالعزیز

مثنوی

دست خدا پردۀ‌ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت

سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی

دیوان ریاضی یزدی

مثنوی

رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی

عباس شاه‌زیدی

به سیما محمد(ص) به سیرت پیمبر

غزل

تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها
و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها

هادی جانفدا

کفشداری یازده

مثنوی

ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دل‌های مست و مشتاق است

یوسف رحیمی

ترکیب‌بند

چشمان منتظر خورشید، با خنده‌های تو می‌خندد
آه ای تبسم روحانی، هستی به پای تو می‌خندد

حامد اهور

غزل

سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!

غلامرضا سازگار

مرآت ولایت (۳)

ترکیب‌بند

چهره انگار... نه، انکار ندارد، ماه است
این چه نوری‌ست که در چهرۀ عبدالله است؟

محمدحسین ملکیان

جمع مُکسّر

غزل‌مثنوی

تا بر شد از نیام فلق، برق خنجرش
برچید شب ز دشت و دمن تیره چادرش

حمید سبزواری

فصل شکوه

قصیده