بیست و پنجم شوال | شعر هیأت

باز ما را چشمه‌ای از اشک جاری داده‌اند
روز و شب خاصیت ابر بهاری داده‌اند

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۲)

غزل

ای صبح که خورشید به شام تو گریست
آفاق به پاس احترام تو گریست

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۲)

رباعی

کتاب بود و به روی جهانیان وا بود
جواب هرچه نمی‌دانمِ جدل‌ها بود

انسیه‌سادات هاشمی

غزل

حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری

قاسم صرافان

مربع‌ترکیب

دنیای کلام تو جهان برکات است
عمری‌ست جهان ریزه‌خور این کلمات است

سیدمحمدجواد شرافت

مسمّط

می‌خوام آبروی تو باشم دیگه
زلال مثل بارون چشمام بشم

محمد کاظمی‌نیا

واحد

روشنای شبی، ای ماهم
بی تو در راه خود گمراهم

علی مؤیدی

نوحه

نداره توی آسمونش ستاره
مدینه شهر غصه‌ها شد دوباره

سیدعلیرضا شفیعی

زمینه

ای چشم علم خاک قدوم زُراره‌ات
جان وجود در گرو یک اشاره‌ات

غلامرضا سازگار

نخل میثم (جلد۳)

غزل

سر و پای برهنه می‌برند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را

مرتضی مولوی

آخرین حرم

غزل

ای خوشه‌ای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم

غلامرضا سازگار

نخل میثم (جلد۵)

مربع‌ترکیب

او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۲)

مثنوی