فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن | شعر هیأت

کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس

غلامرضا سازگار

از صیام تا قیام (۳)

غزل

خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
فرّخ آن سینه که در وی دل آگاهی هست

سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی

دیوان ریاضی یزدی

غزل

هم‌چنان ما همه از رسم تو خط می‌گیریم
رفته‌ای باز مدد از تو فقط می‌گیریم

سیدحمیدرضا برقعی

تحیّر

مثنوی

گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید
آب در دست اگر هست زمین بگذارید

سیدحمیدرضا برقعی

تحیّر

مثنوی

رمضان آمد و دارم خبری بهتر از این
مژده‌ای دیگر و لطف دگری بهتر از این

حبیب چایچیان

فصل کرامت

غزل

یوسف، ای گمشده در بی‌سروسامانی‌ها!
این غزل‌خوانی‌ها، معرکه‌گردانی‌ها

مهدی جهاندار

عشق سوزان است

غزل

آن که در سایۀ مهر تو اقامت دارد
چه غم از آتش صحرای قیامت دارد؟

محمدجواد غفورزاده

یا ایهاالعزیز

غزل

گرچه سوز همه از آتش هجران تو بود
رمز آزادی توحید به زندان تو بود

غلامرضا سازگار

نخل میثم

غزل

ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود

سیدحمیدرضا برقعی

تحیّر

غزل‌مثنوی

خبری می‌رسد از راه، خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است

محسن عرب‌خالقی

غزل

دیگر امشب به مدینه، خبر از فاطمه نیست
جز حریق حرَمی، ‌در نظر از فاطمه نیست

محمدجواد غفورزاده

یاس یاسین

غزل

کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده

سیدحسین موحدبلخی

سرو باغ محمد

غزل