مدح و منقبت | شعر هیأت

آیینۀ وحی و آیت بیداری‌ست
کارش همه دلنوازی و دلداری‌ست

محمدجواد غفورزاده

سفرنامۀ فرات

رباعی

در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا

رضا یزدانی

حاشا

قصیده‌واره

نشسته‌ام به رواقی به گوشۀ حرمش
رها رهای رها زیر آبشار غمش

سعید بیابانکی

قصیده‌واره

در آسمان ملائکۀ خوش ذوق
شهر بهشت را که بنا کردند...

سیدحمیدرضا برقعی

یحیی

غزل

اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم

علی پورزمان

مربع‌ترکیب

به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها

سیدمحمدجواد شرافت

بانوان آسمانی

غزل

به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید

سیدحمیدرضا برقعی

یحیی

غزل

ای گردش چشمان تو سرچشمهٔ هستی
ما محو تو هستیم، تو حیران که هستی

محمدجواد غفورزاده

سلام بر حسین

غزل

«هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان می‌داد
در خندقی خود کنده، شهر از ترس جان می‌داد

مهدی مردانی

پایین پای ابیات

غزل‌پیوسته

رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است

امید مهدی‌نژاد

رجزمویه

قصیده

کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته‌ست
صراط را ز همین راه مستقیم گرفته‌ست

علی انسانی

گلاب و گل

غزل

ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار

غلامرضا سازگار

از صیام تا قیام (۳)

قصیده