مدح و منقبت | شعر هیأت

عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»

محمود حبیبی کسبی

قصیده

ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی،
که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی

قاسم صرافان

غزل

سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است

سیدحمیدرضا برقعی

خویشتن

مثنوی

غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی
تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی

عباس شاه‌زیدی

به کسی دل باخته‌ام

غزل

این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است
این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است

زکریا اخلاقی

ترکیب‌بند

کيستی ای خنده‌هايت رحمةٌ للعالمين
گيسوانت ليلةالقدر سماوات و زمین

مهدی جهاندار

غزل

توفان و باد و خورشید
بیداد کرد آن سال

محمدجواد غفورزاده

آیه ۸۸

چارپاره

حُسن تو به هر دیده مصوّر شده باشد
جا دارد اگر مهر منوّر شده باشد

محمدجواد غفورزاده

آیه ۸۸

غزل

چه اعجازی‌ست در چشمش که نازل‌کرده باران را
گلستان می‌کند لبخند‌های او بیابان را

محمدمهدی خانمحمدی

هیاهو

غزل

حوادث: آتش و، ما: خار و، غم: دود و، سرا: بی‌در
از آن روزم سیه، دل تیره، لب خشک است و مژگان تر

واعظ قزوینی

آینۀ بردباری

قصیده

بیا که شیشه قسم می‌دهد به عهد کهن
که توبه بشکن، این‌بار هم به گردن من

فیاض لاهیجی

آینۀ بردباری

قصیده

کیست او؟ آن‌که بین خانۀ خود
مکر دشمن مجاورش بوده‌ست

سیدمحمدمهدی شفیعی

غزل