فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن | شعر هیأت

در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است

احمد حسین‌پور علوی

علوی‌ها

مربع‌ترکیب

گوش‌ها باز که امروز هزاران خبر است
خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است

غلامرضا سازگار

قصیده

ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین
روزه یعنی عطش و روضۀ لب‌های حسین

محمدجواد غفورزاده

غزل

مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

حافظ شیرازی

خوشه‌های طلایی

غزل

هر زمانی که شهیدی به وطن می‌آید
گل پرپر شده در خاطر من می‌آید

علی‌اصغر شیری

به زبان مادری

غزل

عارفانى که از این رشته، سَرى یافته‌‏اند
بى‏‌خبر گشته ز خود تا خبرى یافته‌‏اند

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

غزل

از حرا آمد و آیینه و قرآن آورد
مکتب روشنی ارزنده‌تر از جان آورد

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۱)

قصیده

رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگی‌اش دست تمناست بلند

محمد غفاری

آستانه

غزل

جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد
عشق، بی‌حُسن تو در خاطره، ناپیدا شد

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل

تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است
توشه برداشته از گریه و زائر شده است

محمود شریفی (کمیل کاشانی)

غزل

جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود

مجید تال

مثنوی

شاید او یوسف ذریۀ طاها می‌شد
روشنی‌بخشِ دل و دیدۀ بابا می‌شد

رضا خورشیدی‌فرد

غزل