مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | شعر هیأت

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

فاضل نظری

گریه‌های امپراتور

غزل

عمری به جز مرور عطش سر نکرده‌ایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکرده‌ایم

محمدرضا طهماسبی

گزاره‌ها

غزل

این لحظه‌ها قیامت عظمای چیستند؟
چون آیه‌های واقعه هستند و نیستند؟

مریم سقلاطونی

مرثیه‌خوانی برای باران

غزل

رفته‌ست آن حماسۀ خونین ز یادها
دارد زیاد می‌شود ابن‌زیادها

مریم سقلاطونی

مرثیه‌خوانی برای باران

غزل

ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!

سیمین‌دخت وحیدی

آینه گردانی

غزل

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سه‌شنبه شب قم شروع شد

فاضل نظری

گریه‌های امپراتور

غزل

این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سال‌های غربت مولا برادرند

خلیل عمرانی

آینه گردانی

غزل

یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم

محمدعلی عجمی

آینه گردانی

غزل

...ای صبح را ز آتش مهر تو سینه گرم
وی شام را ز دودۀ قهر تو دل چو غار

ابن حسام خوسفی

دیوان محمد بن حسام خوسفی

قصیده

دل‌مرده‌ایم و یاد تو جان می‌دهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان می‌دهد به ما

محمدعلی بیابانی

غزل

دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست

راضیه رجایی

آینه گردانی

غزل

در هيچ پرده نيست، نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالی‌ست جای تو

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

غزل