فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | شعر هیأت

پنج نوبت، فرصت سبز حضورم داده‌اند
پنج ساغر باده از دریای نورم داده‌اند

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۱)

غزل

باز غم راه نفس بر قلب پیغمبر گرفت
باز از دریای ایمان، آسمان گوهر گرفت

غلامرضا سازگار

نخل میثم (جلد۴)

مربع‌ترکیب

اَلسَّلام ای خادم اسلام و قرآن، اَلسَّلام
ای عَلَم در عِلم، ای علامۀ عالی‌مقام

سیدمحمدرضا یعقوبی‌آل

مثنوی

فیض بزم حق، همیشه حاضر و آماده نیست
ره به این محفل ندارد، هر که مست باده نیست

عباس احمدی

غزل

جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمان‌ها را در این ایوان، مجاور ساخته

قاسم صرافان

غزل

انتقامش را گرفت این‌گونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه

سیدحمیدرضا برقعی

خویشتن

غزل

این حریم کیست کز جوشِ ملائک روزِ بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار...

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

قصیده

حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری

قاسم صرافان

مربع‌ترکیب

با خزان آرزو حشر بهارم‌ کرد‌ه‌اند
از شکست‌ رنگ، چون‌ صبح ‌آشکارم کرده‌اند

بیدل دهلوی

غزل

شهر من قم نیست، اما در حریمش زنده‌ام
در هوای حق‌حق هر یاکریمش زنده‌ام

علی‌اصغر شیری

غزل

ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت

مرضیه نعیم امینی

غزل

جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد

مرضیه نعیم امینی

غزل