مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | شعر هیأت

اشک غمت ستارۀ هفت آسمان، بلال!
در آسمان غربت مولا بمان! بلال!

جعفر رسول‌زاده

سرو باغ محمد

غزل

«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود

حسن خسروی‌وقار

غزل‌مثنوی

گهواره نیست کودکی‌ات را فلک؟ که هست
فرمان‌بر تو نیست سما تا سمک؟ که هست

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل

اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم
این است گوهری که به دریا نمی‌دهم

سیدرضا مؤید

جلوه‌های رسالت

غزل

آنان‌ که مشق اشک مرتب نوشته‌اند
با خط عشق این همه مطلب نوشته‌اند

محسن عرب‌خالقی

ترکیب‌بند

بر درگهی سلام که ذلت ندیده است
آن را خدا چو عرش عزیز آفریده است

سیدرضا مؤید

قصیده

اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود

سیدرضا مؤید

جلوه‌های رسالت

قصیده‌واره

روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را

سیدمحمدجواد شرافت

غزل

از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عمیم داشت

محمدجواد غفورزاده

آیه ۸۸

غزل

عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما

محمدمهدی سیار

غزل

دلتنگی مرا به تماشا گذاشته‌ست
اشکی که روی گونۀ من پا گذاشته‌ست

سعید بیابانکی

جامه‌دران

غزل

همسایه، سایه‌ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

سیدحمیدرضا برقعی

طوفان واژه‌ها

غزل‌مثنوی