مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | شعر هیأت

ای آفتاب صبر کن این آخرین شب است
این آخرین شبانۀ آرام زینب است

علی‌محمد مؤدب

غزل‌مثنوی

داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند؟
در این فضای کم غم عالم چه می‌کند؟

هادی جانفدا

غزل

آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام

نغمه مستشارنظامی

غزل

می‌گوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...

نغمه مستشارنظامی

۱۴۲۰ سال پس از تو

غزل

چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار

صائب تبریزی

مجموعه اشعار ولایی صائب تبریزی

قصیده

گل کرده در ردیف غزل‌های ما حسین
شوری غریب داده به این بیت‌ها حسین

مریم کرباسی

خبرهای خوب

غزل

آزاده است، بندۀ آقای عالم است
سلمان خیمه‌گاه حسین است، «اَسلَم» است

سیدمحمدمهدی شفیعی

آه از آن ساعتی

غزل

ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم

هادی جانفدا

کفشداری یازده

غزل

صحرا میان حلقۀ آتش اسیر بود
اُتراق، در کویر عطش ناگزیر بود

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل

شب بود و بارگاه تو چون خرمنی ز نور
می‌ریخت در نگاه زمین آبشار طور

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل‌مثنوی

جام ِجهان نماست، در این قطعه از بهشت
آرامِ جان ماست در این قطعه از بهشت

محمدجواد غفورزاده

آیه ۸۸

قصیده

شهر مدینه، شهر رسول مکرم است
آنجا اگر که جان بِبَری رونما کم است

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۱)

قصیده‌واره